زن در نظام وصرفی
در جامعه ای که اصالت ازآنِ «تولید و مصرف» و «مصرف و تولیدِ» اقتصادی است و تعقّل نیز جز اقتصاد چیزی نمی فهمد، زن نه به عنوان موجودی خیال انگیز، مخاطب احساسات پاک، معشوق عشقهای بسیار بزرگ، پیوند تقدس، مادر، همدم، کانون الهام، آینۀ صادقی در برابر خویشتنِ راستینِ مرد بلکه به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبۀ جنسی اش خرید و فروش می شود...
زن به عنوان ابزار سرگرمی و به عنوان تنها موجودی که جنسیّت و سکسوالیته دارد به کارگرفته شد تا نگذارد کارگر و کارمند و روشنفکر در لحظات فراغت به اندیشه های ضد طبقاتی و سرمایه داری بپردازند، و به کارگرفته شد که تمامی خلاء و حفره های زندگی اجتماعی را پر کند. و هنر به شدت دست به کار شد تا بر اساس سفارش سرمایه داری و بورژوازی، سرمایۀ هنر را – که همیشه زیبایی و روح و احساس و عشق بود- به سکس تبدیل کند. و فرویدیسمِ بازاری و سکس پرستیِ بسیار پست مبتذل را به عنوان فلسفۀ علمی و زیر بنای انسان روشن وآگاه روز و رئالیسم و واقعیت گرایی درآورَد و آن همه خیالات و شعرها و احساسات ایده آلیستی را پوچ، و سکسوالیته را مایۀ هنرجدید معرفی کند. این است که می بینیم یک باره نقاشی، شعر، سینما، تأتر، داستان، ناول، نمایشنامه و.... بر محور سکسوالیته به گردش در می آیند. دیگر این که سرمایه داری برای تشویق انسانها به مصرف بیشتر و برای این که خلق را به خود بیشتر نیازمند کند و مقدار مصرف و تولید را بالا ببرد، زن را فقط به عنوان موجودی که سکسوالیته دارد – و جز این هیچ، یعنی موجودی یک بُعدی – به کارگرفت. در آگهی ها و تبلیغاتش نشاند تا ارزشها و حساسیتهای تازه ای بیافریند، و نظرها را به مصارف تازه جلب کند و احساسات مصنوعی ای که لازم دارد، در مردم به وجود آورد. زن را برای کشتن احساسهایی که منافعش را به خطر می اندازد و برای کشتن احساسات بزرگ و معنویت هایی که سرمایه داری را خرد می کند به کارگماشت
نظرات شما عزیزان:
age zani vase khodesh arzesh va ehteram ghael bashe hichvaght khodesho bazicheye date eno on gharar nemide,pas eshkal az khode en daste zanhast ke jaygaheshono peya nakardan.
برچسبها: